82نيكنهادان و پاكدلان و پيراستهجانان كرامت مىكند. از اين روى با نگاهى گذرا در منابع رجالى اهل سنت كسان بسيارى را توان يافت كه «محدث» تلقى شدهاند؛ مانند عمران بن حصين خزاعى(م52) 1، ابوالمعالى الصالح (م427) 2 و.... با اين همه آيا آنگونه كسان كه، با تكيه به رواياتى با محتوايى كه ياد شد، به شيعه نسبتهاى ناروا مىدهند و همهجا مىپراكنند كه آنان بر اين باورند كه به امامانشان و... وحى مىشود. آيا از نصوص ياد شده در منابع خود خبر ندارند؟! و از مصاديقى كه عالمانشان براى «محدث» برشمردهاند، آگاهى ندارند؟! اگر چنين باشد، آيا اينگونه كسان مىدانند كه افترا مىبندند؛ نه به يك تن و تنى چند از عالمان، بلكه بر جريانى ناب در تفكر اسلامى؟
علامه امينى رحمه الله پس از بحثى ارجمند در اين زمينه نوشتهاند:
«در ميان اين امت، مردمانى بودهاند «محدث»، چنانكه در ميان امتهاى پيشين بودهاند. اميرمؤمنان، فرزندانش پيشوايان پاك عالمان محدث بودهاند و پيامبر نبودهاند. اين جايگاه ويژۀ آنان و ويژۀ منصب امامت آنها نبوده و نيست، بلكه صديقۀ طاهره - كريمۀ نبى اعظم - «محدثه»