19نالههايى دلخراش كه پس از اندك مدتى به نوايى گوشنواز مبدل گرديدهاند. اى رهگذر! آهسته قدم بردار كه اين خاك، حديث خلوت على عليه السلام را در شبهاى تار مىسرايد. حديث نالههاى او در فراق مادرش فاطمه عليها السلام ، مادرى كه از پاكترين و پرهيزگارترين زنان بود و زندگانى را در برترين مكان الهى، خانۀ مقدّس كعبه به او بخشيد.
وصف اشكهاى خروشان على عليه السلام در فراق همسرش امالبنين عليها السلام ، همسرى كه به او چهار گوهر گرانبها هديه كرد، گوهرهايى به نام عباس كه در كربلا مانند خورشيد درخشيد، جعفر، عثمان و عبداللّٰه كه آنان نيز به عشق حسين عليه السلام برادرشان و هدف گرانبهاى او، شربت شيرين شهادت را نوشيدند.
حديث فريادهاى بىصداى او از دورى برادرش عقيل، برادرى كه علم او در ميان اعراب شهرت بسزايى داشت و در راه اسلام فداكارىهاى بسيار كرد. و حديث غمهاى شبهاى پرستارهاش در فراق كسانى كه مظلومانه بار خود را از دنيا بستند و از مسير نورانى شهادت به سوى زندگانى جاودانۀ خود شتافتند، كسانى كه آنها را دوست داشتند و به آنها عشق مىورزيدند.
اما چه سوزناك است زمانى كه على در فراق مونس آسمانى خويش مىگريد.
زمانى كه درون ويرانههاى دور افتاده، قطره اشكى به