30به كُنه معنى و اثراتى كه بر آن مترتب است راه نمىيابد و طبيعت به آن انس ندارند، پذيرفتن آن نيست مگر به جهت صدور فرمان و قصد امتثال آن از حيث اينكه فرمان و دستور است و اطاعت آن واجب است، و انجام اين قبيل عبادات كه در تزكيه نفوس، و برگرداندن آنها از مقتضيات طبع و بدى و ستم، و مايل گشتن نفوس به خداوند متعال، و آراسته شدن به اخلاق حضرتش تأثير كامل دارد، شايسته است كه برترين انواع عبادت باشد.
راز اين مطلب آن است كه روح هر عبادتى بلكه مىتوان گفت حقيقت آن همان نيت است، و پيش از اين دانستى كه مقصود از تشريع عبادات اثرى است كه از انجام آنها به روان مىرسد، از قبيل قطع علائق دنيوى و صفا و تجرد نفس و متخلق شدن به صفات پاك ملكوتى، و افعال و كردارهاى ظاهر عضوى و جوارحى مقصود بالعرضاند و براى پيدايش آن صفات است، و روشن است كه حصول اين اثر به نحو كمال و حقيقت حاصل نمىگردد مگر به تصحيح نيت و انجام آن براى خداوند سبحان بدون آلودگى به هدفهاى دنيوى، بلكه حصول اثر در حقيقت از همان خلوص نيت است اگر چه پيدايش آن بسته به عمل است و بدين جهت است كه عمل، عبادت و طاعت خداوند سبحان شمرده نمىشود، مگر در صورتى كه از آن عمل تقرب به خداوند و رسيدن به خانۀ آخرت و فرمانبردارى و امتثال امر خداى تعالى اراده شود؛ و نشان بندگى و درجۀ فرمانبردارى نسبت به حضرت پروردگار ظاهر نمىشود مگر