43آنان نفرمود كه شما با اين درخواست براى خداوند شريك قرار داديد.
«وَ لَمّٰا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قٰالُوا يٰا مُوسَى ادْعُ لَنٰا رَبَّكَ بِمٰا عَهِدَ عِنْدَكَ لَئِنْ كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرٰائِيلَ ». 1
«هنگامى كه بلا بر آنها مسلط مىشد مىگفتند: اى موسى! از خدايت براى ما بخواه به عهدى كه با تو كرده رفتار كند، اگر اين بلا را از ما مرتفع سازى قطعاً به تو ايمان مى آوريم و بنى اسرائيل را با تو خواهيم فرستاد.»
پس معلوم مى شود كه خواستۀ آنان از حضرت موسى با توحيد و يگانهپرستى يكسان بوده و بوى شرك از آن استشمام نمى شود زيرا حضرت موسى به دليل عهد و پيوندى كه با خدا داشت يعنى رسالت و نبوت و ولايت، قوم او براى رفع گرفتارى و سختى ها به حضرت موسى متوسل شدند زيرا حضرت موسى به خاطر عهد و پيوندى كه با خدا در رسالت، نبوت و ولايت داشت از مقام بلندى برخوردار بود و اين مقام را خداوند به او داده بود. بدين جهت بنى اسرائيل گفتند: اى موسى! خدايت را براى ما بخوان به سبب عهدى كه باتو دارد، اگر اين بلا را تو از ما دور كنى، به طور قطع به تو ايمان مىآوريم.