15جوهرۀ آن را به هم رسانَد.
اسلام به نفسِ عمل - منهاى نيت - هيچ ارزشى اعطا نمىكند؛ زيرا «از كوزه همان برون تراود كه در اوست». نيت است كه پرده از روى اسرار درونى انسان بر مىدارد و آدمى خود را از عينك نيت خويش مىتواند شناسايى كند؛ و حتى شخصيتِ روحى خود را به ارزيابى گيرد. او نمىتواند فقط با محكِ اعمال خود - كه ممكن است احياناً با تكلّف و تصنع و صحنهسازى انجام گيرد - خود را بيابد و به سنجش خويش، دل خوش كند؛ به عبارت ديگر: عملى مزورانه انجام گيرد و كردارى به ظاهر خوب و مشمول رضاى خدا و رسول به نظر رسد؛ امّا نيتِ انجام آن برخلاف ظاهرش موجب خشم خدا و رسول باشد. اين ناهمسانى ميان قصد و عمل و نيت و كردار، ارزش و اعتبار آن عمل را خنثى مىسازد، و اين صورت ظاهرِ زيبا و نيكو سمومى از افكار و نيات پليدى را با خود دارد كه سرانجام از بدبختى و هلاكِ فرد سربرمىآورد؛ چنانكه فىالمثل چنانچه رياكارانه به عملى كه ظاهراً محبوب و مورد پسند است دست يازد، نه تنها به پاداش نيك بارور نخواهد شد؛ بلكه اين عمل، كيفرآفرين نيز مىباشد.
از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمود:
«اِنّما الأعمالُ بالنّيات، ولكلّ امرئٍ ما نوىٰ ...» 1
«ارزش اعمال آدمى صرفاً به نيات و اهدافى كه در مدّ نظر دارد منوط است، و عوايد اعمال وى به نيت او مربوط مىباشد.»