63حال شنيدم كه كسى مىگفت:اگر بيشتر انجام دهى (و به كارت ادامه دهى)،ما نيز بيشتر انجام خواهيم داد. 1
بقعهاى فاضل
آوردهاند كه ابراهيم خواص گفته است:يحيى معاذ رازى را برادرى بود به مكه.او در آن جا مجاور بنشست و نامهاى به يحيى نوشت كه مرا سه چيز در دنيا آرزو بود،دو يافتم و يكى مانده است.دعا كن تا خداى تعالى مرا كرامت كند.
مرا آرزو بود كه آخر عمر خويش به بقعهاى فاضل بگذرانم،به حرم آمدم كه فاضلترين بقعههاست.و نيز مرا آرزو بود كه خادمى برايم باشد تا خدمتم كند،خداوند كنيزكى عطا كرد.آرزوى سومم اين است كه پيش از مرگ تو را ببينم.دعا كن تا خداى تعالى مرا اين كرامت روزى كند.يحيى جواب نوشت:اما آن كه گفتى مرا آرزوى بهترين بقعه بود و يافتم،تو بهترين خلق باشى به هر بقعهاى كه خواهى باش كه بقعه به مردان عزيز شود نه مردان به بقعه (صرفِ در حرم و بيت اللّٰه الحرام بودن برايت سودى ندارد،مگر اين كه واقعاً از اين فيض يزدانى بهرهمند گردى) و اما آن كه گفتى:مرا خادمى آرزو بود و بيافتم،اگر در تو مروت و جوانمردى بود، خادم حق را خادم خود نگردانيدى و او را از خدمت خداى باز نداشتى و به خدمت خويش مشغول نگردانيدى.مخدومى از صفات حق است و خادمى از صفات بنده و بنده را صفت حق آرزو كردن عيب است.
اما آن كه گفتى:مرا آرزوى ديدار تو است،اگر تو را از خدا خبر بودى، از منت ياد نيامدى (ولى در آن مكان مقدس باز از غير ياد مىكنى).با حق