74عرفات پنج سرّ دارد كه در حديث شبلى آمده است:
1 - وقوف در عرفات به اين معنا است كه انسان به معارف الهى واقف، عارف و آگاه شود. بداند كه خداوند به همۀ نيازهاى او واقف است و براى رفع همۀ نيازمنديهاى او توانا است. خود را به خدا بسپارد و احساس كند كه بندۀ او و محتاج به او است تا تنها او را اطاعت كند. اگر بندهاى مطيع و پيرو خدا شد، از همه چيز و همه كس بىنياز است؛ چرا كه سرمايه وسيلۀ هر بىنيازى است (و طاعتهُ غِنًى.) 1 پس كسى كه در عرفات ايستاده، بايد از معرفت طرفى ببندد.
2 - بايد عارف بشود كه ذات اقدس الهى به صحيفۀ قلب او و به درون او و رمز و راز او آگاه است، زائر بايد در سرزمين عرفات آيۀ شريفۀ:
«وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفىٰ» 2 را درك كند.
خداوند متعال مىفرمايد: پروردگار شما، از هر كارى كه انجام مىدهيد، از هر چرخى كه مىزنيد و از هر سرّى كه در درون خود داريد، آگاه و مستحضر است. حرف آشكار و راز نهانى شما را مىداند و آنچه را كه پوشيده است و حتّى احياناً براى خود شما روشن نيست و بطور ناخودآگاه در زوايا و شيار مغز و قلب و روح شما عبور مىكند مىداند.
خلاصه آن كه انسان بايد عارف شود كه خداوند متعال بر صحيفۀ قلب او احاطۀ كامل دارد. اگر آدمى بداند كه قلب او در محضر و در مشهد حق است، همانطورى كه گناه با زبان، دست و پا مرتكب نمىشود، گناه