72
انيس و هل من مونس 1 داشت تا آبى براى نوزادش فراهم كند و آن آهِ مادرانهاش، آنچنان اثر گذاشت كه طبق دعاى خليل حق، از زير پاى اسماعيل چشمۀ زمزم جوشيد و هنوز با گذشت چند هزار سال مىجوشد و ليكن سرّ اين كار آن است كه انسان به صفا برسد و به مروّت و مردانگى بار يابد. انسان جوانمرد، ديگر دست به سوى كار ذليلانه دراز نمىكند همچنان كه حسين بن على - عليهالسلام - فرمود: لا واللّٰه لا اعطيهم بيدى اعطاء الذليل و لا أفرّ منهم فرار العبيد. 2
فرمود: نه پاى فرار و گريز دارم، نه دستى كه دست تسليم و ذلت باشد بلكه من هستم و مردانگى و ميدان مبارزه و شهامت و شجاعت. اين درس را هم، سرّ حج به انسان مىآموزد؛ چرا كه در هر قدمى از حج، سرّى است.
اسرار عرفات
امام سجاد - عليهالسلام - در اين حديث، اسرارِ اعمال مختلف حج را به شبلى آموختهاند؛ از جملۀ اسرار، اسرار عرفه است. به طور معمول شخص حجگزار در روز ترويه (روز هشتم ذيحجّه) احرام مىبندد كه شب نهم را در سرزمين عرفات بماند تا آن وقوف لازم را كه روز نهم مىباشد، درك كند. روز نهم را، از زوال خورشيد (ظهر)، بايد در سرزمين عرفات بماند و در شب دهم از عرفات به مشعر كوچ نموده و در آنجا بيتوته كند و روز دهم بعد از طلوع آفتاب، از مشعر به طرف منا حركت