71خداوند متعال در قرآن كريم آنجا كه مردان الهى را - كه عالم با عمل هستند - مىستايد، مىفرمايد:
«أَمَّنْ هُوَ قٰانِتٌ آنٰاءَ اللَّيْلِ سٰاجِداً وَ قٰائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ ، قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لاٰ يَعْلَمُونَ » 1
مردان الهى كه علمهاى آموزنده دارند، از پايان كار خود هراسانند وبه لطف حق اميدوار. از خدا نمىترسند چون خداوند متعال جمال محض است و جمال محض و ارحم الراحمين صِرف، ترسى ندارد. بلكه آنان از پايان كان خود مىترسند. خداوند متعال محبوب است نه مهروب.
مؤمن هميشه بين خوف و رجاء زندگى مىكند و تا زنده است، در اواسط عمر مىكوشد كه خوفش مقدارى بيشتر باشد و در اواخر عمر سعيش بر اين است كه اميدش بيش از رجاء باشد.
در هر صورت، همواره بين خوف و رجاء بسر مىبرد و اين سرّ در سعى بين صفا و مروه جلوهگر است.
آن گاه كه روى به جانب صفا دارد سعى مىكند خود را تصفيه نمايد و وقتى به سوى مروه مىرود، سعى مىكند مروّت و مردانگى به دست آورد؛ چرا كه مروه يادآور مروّت و مردانگى است و صفا يادآور تصفيه و تهذيب روح، آرى، هر يك از اينها سرّى دارد.
گر چه در اصلِ اين تردّد، هاجر - عليهاالسلام - براى به دست آوردن آب، چند بار از كوه صفا به مروه و از مروه به صفا آمد و سخن از هل من