63
حجرالأسود
دربارۀ حجرالاسود فضيلتهاى فراوانى رسيده است و شايسته است كسانى كه طواف واجب انجام مىدهند 1 در استلام و بوسيدن حجرالاسود حق تقدم داشته باشند و كسانى كه طواف مستحبى انجام مىدهند مزاحم آنان نشوند. و از سنّتهاى طواف اين است كه دست طواف كننده به حجر برسد.
وقتى امام سجاد - عليهالسلام - به شبلى فرمود: شبلى! آيا دست تو به حجرالاسود رسيد يا نه، صيحهاى زد كه نزديك بود مَدهوش شود! سپس فرمود: مىدانى اين حجراسود چيست؟! اين يميناللّٰه ودست خدا در زمين است. گرچه خداوند متعال «كلتا يديه يمين » 2 است و دستى به گونۀ انسانها ندارد، تا دست راست و چپ داشته باشد. او منزّه از جسم و جسمانيّات است بلكه اين تشبيه معقول به محسوس و تمثّل و تنزّل معقولى است به صورت محسوس، كه گفته شده: انسان با دست خدا تماس گرفته است و حجرالاسود دست خدا است در روى زمين و الّا ذات اقدس الهى جسم و ديدنى نيست. او مجرّد محض و هستى صِرف است و ليكن براى اين كه در نشأۀ طبيعت و حسّ، الگويى داشته باشد، كعبهاى ساخت و در ركن مخصوص، سنگ خاصى بدستورش به عنوان «يمين اللّٰه فى ارضه» قرار گرفت. و معنا و سرّ دست زدن به حجر اسود اين است كه:
«خدايا! من تعهّد كردم و با تو پيمان بستم كه ديگر دست به گناه دراز نكنم» ربا ندهم و نگيرم، رشوه ندهم و نگيرم، امضاى باطل نكنم و...