46بدن بيرون مىآورد و لباس نو و پاكيزهاى مىپوشد كه در اين جا دو كار انجام داده است. و ليكن اگر بدن را تطهير كرد و شستشو داد، كار سوّم را انجام داده است. در حج نيز مطلب چنين است كه فرمودهاند: لباس كهنه و دوخته؛ يعنى لباس معصيت را از تن درآوريد و قبل از آن كه لباس احرام را بپوشيد، غسل كنيد - كه مستحب است - و گناهان گذشته را با آب توبه شستشو نماييد؛ يعنى خدايا! من ديگر گناه نمىكنم، بلكه حتّى گناهان گذشته را نيز مىخواهم شستشو نمايم. مهمّ اين نيست كه انسان از اين به بعد گناه نكند بلكه مهم آن است كه گناهان گذشته را هم ترميم كند و اثر غسل همان ترميم است.
سرّ غسل كردن آن است كه يعنى خدايا من همۀ آن معاصى و گناهان را در پاى توبۀ تو ريختم و اينك با بدن پاك و قلب پاك، جامۀ پاك به نام جامۀ طاعت در بر مىكنم.
هر انسانى كه مستطيع مىشود و به مكه مىرود چنين نيست كه به آن اسرار آشنا باشد، تنها كسانى كه از مخزن حكم با خبر باشند، از سرّ حكم آگاهند و به آن سرّ مىرسند.
بديهى است روايت مُرسَلى كه از امام سجاد - سلام اللّٰه عليه - نقل كرديم كه حضرت به شبلى فرمود:
«... تو به ميقات نرفتهاى، احرام نبستهاى و ...»، لسانِ نفى «كمال» است، نه نفى «صحّت»، پس اگر كسى به اسرار حج آشنا نباشد و حجّ برود، حجّ كاملى انجام نداده است.
ممكن است صحيح باشد و قضا هم نداشته باشد و در ظاهر، ذمّهاش برئ شده باشد، امّا روحش تعالىٖ پيدا نكرده است؛ چرا كه به اسرار آگاه