26بودند - هر يك به شيوۀ خود به خواندن دعا و سرودهاى مذهبى مشغول بودند ليكن خواندن آنها بدور از خشوع و نظم و ترتيب بود. پس از مخفى شدن مردان مكه اين كودكان بودند كه راهنمايى آنان را به سوى مسجدالحرام به عهده داشتند، كودكان آنان را، كه به گروهى از زنبورها شباهت داشتند، به گرد كعبه گردانده و آنان سنگ سياه را مىبوسيدند. ودر تمام اين احوال شريف غالب شاهد و ناظر وقايع از بالاى كاخ خود بود كه بر روى يكى از تپهها بنا شده است. وى به سربازان خود كه تركان و غلامان بودند، دستور داد مراكز خود را ترك نكنند و از دور مراقب اوضاع باشند.
و بدين ترتيب سيلى كه از باديه آغاز شده و داخل مكه را تسخير نموده بود، به آرامى و بدون آن كه حادثۀ مهمى به وقوع بپيوندد، با بازگشت آنان به باديه، پايان پذيرفت.
جيوفانى فيناتى
جيوفانى مردى است گمنام از اهالى فيرارا در ايتاليا. وى پس از گشت و گذار در بسيارى از سرزمينها، توفيق زيارت مكه را در سال 1814م.
يافت. وى كه خود را مسلمانى با نام محمد شهرت داده بود وارد مكه شد.
زندگانى او از اين قرار است كه وى در سال 1805 در ايتاليا به سربازى فراخوانده شد، اما او از سربازى فرار نمود ولى دستگير و مجدداً به سربازى عودت داده شد، در اين هنگام او بهمراه تعدادى از سربازان به آلبانى گريخت و نزد يكى از پاشاهاى ترك به خدمت پرداخت، و سپس مسلمان گرديد و به استانبول عزيمت نمود، او پس از مدتى در سال 1809 به قاهره رفت و در گروهان پاسداران آلبانى به خدمت مشغول شد و پس از مدتى به عنوان سرجوخه در گارد ويژۀ خديوى محمد على پاشا به خدمت