35لِيُقِيمُوا الصَّلٰوةَ. 1
بنابراين بايد ذرّيّۀ ابراهيم عليه السلام و رهبران معنوى، در وادى غير ذىزرع و محيط عارى از تجمّلات و تلذّذات مادّى باشند، و به جاى همه چيز، مجاورت بيت محرّم و مؤانست با خدا را برگزينند و فكر و ذكرشان خدا و همه چيز و همه كسشان، خدا باشد.
اينچنين كه شدند، قهراً دلهاى بشرى - كه به حكم اصل فطرت، گرايش به معبود دارند و مجذوب خالقند - به سوى خانۀ معبود و پاسداران آن، متمايل مىشوند و رو به آن سو به حركت در مىآيند، و نه تنها از نثار ثمرات مادّى و اموال دنيوى، در اين راه مضايقه نمىكنند، بلكه ميوۀ دلها و ثمرات قلوب خود را، از عواطف و احساسات پاك و محبّتها و مودّتهاى صادقانه و بااخلاص، نثار خانۀ معبود و مَقْدم ذريّۀ ابراهيم عليه السلام مىكنند كه فرد اجلاى آن ذريّۀ محبوب، وجود اقدس حضرت ختمىمرتبت صلى الله عليه و آله و اهلبيت اطهار عليهم السلام است، و سرازير شدن سيل عواطف و احساسات مردم عارف، به سوى آن خاندان پاك، به عيان مشهود و روشنتر از آفتاب آسمان است.
چه سرمايۀ بزرگى، به مسلمانان اعطا شده است!
منظور از مطالب گذشته اين بود كه گرايش و مجذوبيّت انسانها به خانۀ خدا و مركز توحيد، بدون اينكه محتاج به عامل محرّكى باشند، از يكطرف، و آن اجتماع بزرگ امّت اسلامى، در زمان و مكان واحد، براى انجام يك سلسله اعمال عبادى مشترك كه در ايجاد تفاهم و اتّحاد افكار و ائتلاف قلوب فوقالعاده الهامبخش و مؤثّر است، از طرف ديگر، يك سرمايۀ عظيم آسمانى است كه از طرف خداوند منّان، به مسلمانان اعطا شده است كه اگر به هوش باشند و آنچنان كه شايسته است به انجام رسانند، عالىترين منافع انسانى از ملكات فاضلۀ اخلاقى و قدرت مبارزۀ با بيگانگان و فداكارى در راه ريشهكن ساختن دستگاههاى ضدّ خدا، و به وجود آوردن يك زندگى سراسر سعادت توأم با معنويّت و طهارت، در دنيا و عقبىٰ، عايدشان خواهد شد. اين نمونهاى از