26
فِيهِ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ ...
وَ لِلّٰهِ عَلَى النّٰاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطٰاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَ ... بيان شده ، مربوط به اسلام باشد؛ زيرا مراسم زيارت خانۀ خدا نخستين بار توسّط حضرت ابراهيم عليه السلام رسميّت يافت و به صورت يك سنّت درآمد و در زمان عرب جاهلى ادامه يافت، در اسلام كاملتر و خالى از هر گونه اشكال شد و خرافات آن كه در طول قرنها در حج رخنه كرده بود دور ريخته شد، هر چند به فرمودۀ على عليه السلام : حج از زمان آدم عليه السلام تشريع شده است. 1
ديگر اينكه خداوند مىفرمايد : در اين خانه نشانههاى روشنى از خداپرستى و توحيد است كه در طول تاريخ، بشر با آن در تماس بوده؛ يكى بقاى كعبه است كه - برخلاف نظر آنان كه كعبه را به خانۀ زحل نسبت مىدهند و بقاى آن را به جهت مقام بلند و غير قابل دسترس بودن صاحب آن؛ يعنى زحل مىدانند - بقاى آن به جهت الهى بودن آن است و به جهت آن است كه آنجا مادر زمين است و اوّل نقطۀ به وجود آمدۀ كرۀ سرگردان زمين است كه بعدها بقيّۀ كرۀ خاكى از توسعۀ آن پديد آمد وبه همين جهت استكه كعبه را «بيتالعتيق» مىنامند.
از آثار و آيات ديگر كعبه كه از ابتدا تاكنون باقىاست؛ حجرالأسود، زمزم، حِجر اسماعيل ، صفا و مروه، ركن، حطيم و... مىباشد كه هريك تاريخ مجسّمى است از استقامت و پايدارى و اطاعت و سختكوشى و تسليم صرف در مقابل اوامر الهى . در آيۀ مورد نظر ، از ميان تمام اين آيات و نشانهها ، تنها از مقام ابراهيم نام برده شده از آن با تعبيرهاى گوناگونى ياد شده است :
بعضى گفتهاند: سنگى بوده كه ابراهيم عليه السلام بر روى آن مىايستاده و ديوارهاى كعبه را بالا مىبرده است.
گروهى معتقدند : سنگى است كه وقتى ابراهيم به ديدن فرزندش اسماعيل رفته بود ، همسر دوم اسماعيل كه از قبيلۀ جرهم بود ، آن را زير پاى حضرت ابراهيم گذاشت و