202اوّل قرن چهارم، چشم از جهان فروبسته و متأسّفانه از آن همه اشعار نغز و پر مغز او، جز معدودى، آن هم اغلب به صورت پراكنده در تذكرهها و كتب لغت، باقى نمانده است.
در بين معدود اشعار باقى ماندۀ اين شاعرِ شهير، گاهى كعبه به عنوان چيزى كه كه مايۀ افتخار و مباهات است مطرح مىشود. و همانگونه كه گفتيم در مدايح و يا غزليّات خود از آن سود جسته است.
رودكى در غزلى، چشمان سياه محبوبش را مايۀ افتخار خود مىداند، همانگونه كه مكّيان به كعبه و ... افتخار مىكنند او به چشمان معشوق مىبالد.
مكّى به كعبه فخر كند، مصريان به نيل
وقتى عشق، رودكى را همچون شيخ صنعان از كعبه به كليسا مىكشاند، خطاب به معشوق خود از عشق او مىنالد و اين خود بيانگر ارزش كعبه است در نظر شاعر؛ هر چند به ظاهر وصف معشوق، منظور نظر شاعر بوده و هست.
از كعبه كليسيا نشينم كردى
عيد قربان يكى از مراسم پر شور اساسى و معنوى حج است، هم از آن جهت كه با قربانى، اعمال حج به انتها مىرسد و هم از نظر اهميت كه پايان آزمايش الهى از ابراهيم عليه السلام است.
رودكى به مناسبت عيد قربان قصيدهاى سروده و اين عيد را به ممدوح خود تبريك گفته است.
2 - دقيقى طوسى،
ديگر شاعر استاد قرن چهارم - كه در سرودن شاهنامه از پيشكسوتان فردوسى است و هزار بيت از شاهنامه را سروده است - وقتى در مورد لهراسب سخن گفته، به ارزش و احترام كعبه در نزد عرب، كه حتّى پيش از اسلام هم از