176است و بيش از آنچه به عمق و فلسفۀ حج توجّه كنند به ظواهر دستورات توجّه دارند.
نويسنده هشدار مىدهد كه زائران متوجّه اعمال خود باشند و بدانند چه مىكنند. او حكايت حاجيه اى را نقل مىكند كه مىبيند عدّهاى در محلّى ايستادهاند وبا حضور قلب و احترام دعا مىخوانند و اشك مىريزند، او هم به تبعيّت از آنها دعا را تكرار مىكند و اشكى هم مىريزد در آخر متوجّه مىشود كه زائر قبر عثمان بوده است!
مجابى مىنويسد: ما مذهبمان را مثل زيارتگاههايمان چندان زينت دادهايم كه مقرنسها و آينه بنديها و چلچراغهاى فراوان آن، نخست چشم خودمان را خيره كرده است. او وقتى قبور بزرگان صدر اسلام و شهداى اوّليه رامىبيند كه سنگ پارهاى به عنوان اثر قبر گذاشتهاند، مىگويد:
«... پسر عثمان و وحشى قاتل حمزه كه مسلمان شده بود در رأس سپاهيان اسلام به ايران مىآيند و در مقابله با مجوسان كشته مىشوند و امامزادهاى مىشوند وحالا قبر حمزه سردار رشيد اسلام پيش روى ما بود، گورش از همه بزرگتر. ديدم كه قبر قاتل او در فهرج چه آبرومند بود، سروى هزار ساله در حياط مقبره اش بود و نئونى، زيارت نامۀ بقعهاش را روشن مىكرد و حالا قبر حمزه با خاك يكسان بود...». 1
جواد مجابى وقتى ازدحام بيش از حدّى در مسجد قبلتين مىبيند كه امكان ورود بدان براى كسى به سادگى مقدور نيست، مىگويد:... اين نتيجۀ تلقين بعضى از اين حضرات است كه ثواب ركعتى نماز را در اينجا و آنجا را برابر هفتاد هزار ركعت مىدانند و آن روستايى خوش قلب و نيمه گناهكار به ضرب مشت و لگد مىخواهد در مكان معيّنى حتماً نماز بخواند تا مگر بار گناهانش از بركت هفتاد هزار تايى سبك شود! به كسى گفتم آخر اين چه زيارت و ثوابى است كه به بهاى آزار ديگرانخواهى؟ گفت: اينطور فرمودهاند... سپس درادامه اظهار مىكند كه اين ثوابهاى نجومى و... مردم را به گناه كردنهاى قبل و بعد از ثواب دلير مىكند كه همواره ذخيرۀ ثواب براى تائب موجود است.
نويسنده، مدينه را شهرى فقير و كثيف ديده و نوشته است «هنوز درد مندان سالهاى نخستين اسلام را در مدينه مىتوان يافت و در مقابل اين محرومان در همين كشور به