19دهم، فرشتگان گفتند:
«خدايا! خليفهاى غير از ما؟ از كسانى كه درزمين ظلم كرده و خون مىريزند و به يكديگر حسد و خشم و ستم مىورزند؟ پروردگارا! آن خليفه را از ما قرار ده كه ما در زمين تباهى نكرده و رشك نمىورزيم و خشم و ستم به يكديگر نمىكنيم و تنها تو را مىستاييم و تسبيح مىگوييم و تو را تقديس مىكنيم و فرمانبردار تو بوده و، از فرمانت سركشى نمىكنيم.»
خداوند متعال فرمود: «من آنچه را كه شما نمىدانيد مىدانم».
فرشتگان تصور كردند آنچه كه درجواب خداوند گفتهاند، ردّ فرمان او بوده و خداوند از گفتۀ آنان به خشم آمده است. آنان به عرش خداوند پناه بردند و از بيم خشم او گريستند و سه ساعت گرد عرش خداوند طواف كردند. خداوند به ايشان نگريست و رحمت خويش را بر ايشان نازل گردانيد و در زير عرش خود، خانهاى بر چهار ستون از زَبَرجَد بنا كرد و آن را به وسيلۀ ياقوت سرخ پوشانيد. آن خانه به «ضراع» نامبردار گرديد. آنگاه خداوند به فرشتگان فرمود:
«عرش را رها كرده، گِرد اين خانه طواف كنيد».
گويد: پس فرشتگان از آن به بعد گرد آن خانه طواف مىكردند و براى آنان طواف به دور آن، آسانتر از طواف بر عرش بود و آن همان بيت المعمور مىباشد كه خداوند از آن نام برده است 1. در هر شبانه روز هفتاد هزار فرشته بدان وارد گشته و طواف مىكند و خارج مىشوند و ديگر هرگز بدانجا باز نمىگردند.
آنگاه خداوند فرشتگان را به زمين گسيل داشت و فرمان داد كه براى من خانهاى در زمين همچون اين خانه بسازيد و خداوند به خلق خود در زمين فرمان داد كه بر گِرد اين خانه طواف كنند همچنانكه فرشتگان و اهل آسمان بر بيت المعمور طواف مىكنند.
آن مرد گفت: اى فرزند دختررسول خدا صلى الله عليه و آله درست فرمودى. آرى، اين چنين بوده است 2.