16مىگفتند و فرعون زمان حضرت يوسف كه«ريان بن وليد»ناميده مىشد و فرعون زمانِ حضرت موسى،كه به او«وليد بن مصعب»مىگفتند از اين قوم بودهاند.برخى تأكيد مىنمايند،كه فرعون سوم،از نژاد مصريان بوده است و گواه آنان اين است كه دو فرعون پيشين به خارجيان با ديدۀ لطف مىنگريستهاند،ليكن فرعون سوم همواره بر آنان ظلم و ستم روا مىداشته است.
دولتِ عادِ نخستين
همچنانكه پيش از اين يادآور شديم،هنگاميكه عربِ شمال،پس از سقوط دولت حمورابيان در قرن بيستم،پيش از ميلاد مسيح عليه السلام به جنوب جزيرة العرب سرازير گرديدند،دولتى را بنامِ«عادِ نخستين»بنيان نهادند.آنان در ميان صحراهاى يمن و عمان، مسكن گزيدند.تاريخ نگارانِ عرب،عاد را از كهنترين ملّيتها به شمار آورده و بدين سبب،همواره براى هر شىء قديمى كه قدمت آنرا نمىدانند كلمه«عادى»به كار مىبرند.
آنان درباره اين قوم،سخنانى اغراق آميز را بيان كردهاند مثلاً گفتهاند؛«عاد،1200 سال عمر كرده و داراى چهار هزار فرزند پسر بوده است؟!»،از اين قبيل مطالب اغراق آميز كه مىتوانيد به تاريخهاى آنان مراجعه نمائيد.
همچنين آنان گفتهاند:«هنگامى كه«عاد»درگذشت،پس از او فرزندانش:شديد، شدّاد و ارم به حكومت رسيدند».و گفتهاند:«كه«شدّاد»همان كسى است كه شهر«إرم ذات العماد»را بنا كرد.برخى از مفسّران در تفسير آيۀ أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعٰادٍ* إِرَمَ ذٰاتِ الْعِمٰادِ 1گفتهاند:«آنان ملتى بلند پايه بودهاند و«إرم»نام جدّ آنان و«ذات العماد» وصفى از آن قومِ عاد بوده است.دليلِ آنان نسبتى است كه به«ارم»داده مىشود،آنچنانكه مىگويند:«عادِ ارم»و«ثمود إرم».بطور كلى از اين گفتهها چنين بر مىآيد كه قوم«عاد»، داراى ساختمانهاى مستحكمى بودند كه در آن دوران،هيچ يك از دولتهاى شام،مصر و هند چنان ساختمانهاى مستحكمى نداشتند.
آيۀ ديگرى در سورۀ شعرا،در اين باره اين چنين فرموده است: أَ تَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ