19
مقدمه
بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ، و الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبَّ الْعَالَمِينَ
وَصَلَّى اللّٰهُ عَلىَ سَيِّدِنٰا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطّٰاهِرِين
مقايسهاى اجمالى ميان حجگزارى حاجيان ايرانى با زائران ديگر كشورها، نشان مىدهد كه گرچه همۀ مسلمانان در امر حج (و اعمال و مناسك آن) رويۀ مشابهى دارند و اختلافات آنان در اين محدوده بسيار اندك است، ليكن تأثير انقلاب اسلامى ايران و رهبرى امام خمينى قدس سره سبب شده است كه حجّ ايرانيان، بهلحاظ آرمانى، به آنچه كه به ابراهيم و محمد و امامان عليهم السلام مربوط است، نزديكتر باشد. فرياد برائت از مشركين، كه به نوعى روح حجّ ابراهيمى در برخورد با شرك و كفر است، تنها و تنها از حلقوم حجاج ايرانى و ديگر پيروان راستين امام خمينى بر مىآيد. طبيعى است كه ديگران هم مناسك خود را انجام مىدهند و كسى هم نگفته است كه حجّ آنان در نظر شرع باطل است، اما توجه داشتن به روحِ حج و نيز بروز آن در صحنۀ عمل، بهطور طبيعى به حجگزارى جدّى ايرانيان كه حج را حركتى بر ضدّ شرك و كفر مىبينند، نزديكتر است.
اين ديدگاه از آغاز سبب شد تا بعثۀ حجّ جمهورى اسلامى ايران و در رأس آن نمايندۀ ولى فقيه در امور حج و زيارت، در تمامى ادوار، پس از انقلاب اسلامى و نيز دورۀ چهارده سالۀ اخير، با سرپرستى حضرت حجت الاسلام و المسلمين محمدى رىشهرى، حج را جدىتر بگيرد و براى حسن اجراى آن، برنامهريزى كند. رسالت بعثههاى ديگر كشورها، در حدّ تأمين نيازهاى مادّى زائران است و تنها در محدودۀ مناسك تلاش مىكنند تا مطابق آيين فقهىِ خود به راهنمايى زائران بپردازند؛