50سنگين شده و فساد ميان ايشان به هم رسيد و بدعتها در دين احداث نمودند، و بعضى از ايشان بعضى را از حرم بيرون كردند، پس بعضى براى طلب معاش و تحصيل مال، و بعضى از خوف قِتال 1 و جِدال 2، متفرّق شدند و بسيار [ از آيين] ملت حنيفۀ ابراهيم عليه السلام ميان ايشان مانده بود، مانند حرمت مادر و دختر، و ساير آنچه [ كه] خدا در قرآن حرام فرموده، مگر حَليلۀ 3 پدر و خواهر و جمع ميان دو خواهر، كه اينها را حلال مىدانستند و اعتقاد به حجّ و تلبيه و غسل جنابت داشتند وليكن در حجّ و تلبيه بدعتها احداث كرده بودند و بتپرستى و كلمۀ شرك را به آن ضمّ كرده بودند 4 (و حضرت موسى عليه السلام در [ زمان] مابين اسماعيل عليه السلام و عدنان مبعوث گرديد)، و نوشتهاند كه معد بن عدنان ترسيد كه حرم مندرس گردد ميلههاى حرم را نصب كرد، و چون قبيلۀ جرهم بر مكّه غالب شدند، ولايت كعبه را ايشان متصرّف گرديدند و از يكديگر ميراث مىبردند تا اينكه ايشان نيز شروع به ظلم و فساد كرده حرمت مكّه را ضايع نمودند و اموال كعبه را متصرّف شدند، و ظلم مىكردند بر هر كه داخل مكّه مىشد، و طغيان بسيار كردند، پس خدا مسلّط ساخت بر ايشان رُعاف 5 و طاعون 6 را، و اكثر ايشان هلاك شدند، پس قبيلۀ خزاعه [ ازديادِ] جمعيت كرده، باقيمانده جُرهُم را از حرم بيرون كردند، ايشان به زمين جهنيه رفتند و چون قرار گرفتند سيلى آمده همه را هلاك كرد. بعد از آن، خزاعه واليان كعبه بودند تا اينكه قُصَىّ بن كلاب، پدر عبدمناف، جدّ رسولاللّٰه صلى الله عليه و آله ، بر خزاعه غالب شد و خزاعه را بيرون كرد و كعبه را تصرّف نمود و ولايت كعبه در اولاد او ماند تا زمان حضرت رسالتپناه صلى الله عليه و آله 7.
و مكّه الآن شهرى است بزرگ، طولانى، غير مستقيم، و اطراف عرضيّۀ آن تماماً كوه