35لازم است كه در جملۀ «اُعْبُدُوا رَبَّكُمُ» دقت كنيم. در اين جا ملاك عبادت را ربوبيّت خداوند دانسته و مىفرمايد: چون «ربّ» شماست او را بپرستيد و اين حاكى از آن است كه عبادت بر محور «اعتقاد به ربوبيّت» مىچرخد؛ خواه اين اعتقاد صحيح باشد - مانند عقيدۀ موحدان - يا باطل باشد - مانند عقيدۀ مشركان دربارۀ بتان -.
نتيجه اين كه هر نوع تعظيم و تكريم، پيراسته از چنين اعتقادى «عبادت» نبوده بلكه احترامى بيش نخواهد بود.
اكنون سؤال مىشود كه آيا مسلمانان و گويندگان «لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ اللّٰهُ » كه به حفظ آثار انبيا در اردن، سوريه و عراق پرداختهاند؛ آنها را «رب» و «پروردگار» خود مىانگاشتهاند يا از آن نظر كه معلم توحيد و آموزگاران يكتاپرستىاند به تكريم و تقدير آنها قيام كردهاند؟
اين بيان روشن ساخت كه در حفاظت از مراقد انبيا، مسألۀ بدعت و پرستش مطرح نيست ولى در عين حال بايد مشروعيت آن را از كتاب و سنت استنباط كنيم؛ زيرا چه بسا عملى ممكن است از مقولۀ «بدعت» يا «عبادت» نباشد ولى در عين حال «مباح» و «جايز» نيز نباشد!
اكنون جواز يا استحباب ساختمان سازى بر قبور را از ديدگاه قرآن، سنّت و سيره مسلمانان بررسى مىكنيم:
1. بنا ساختن بر قبور در امتهاى پيشين
از برخى از آيات استفاده مىشود كه احترام قبور افراد بزرگوار در ميان ملل پيش از اسلام رايج بوده است. آن جا كه دربارۀ اصحاب كهف مىگويد: هنگامى كه وضع اصحاب