33شده است.
مواردى كه ضرورى دين شناخته مىشود، امورى است از قبيل توحيد، نبوت، خاتميت، پيامبرى محمد صلى الله عليه و آله ، روز قيامت و حساب و جزا و بهشت و دوزخ كه منكر آن تكفير مىشود، هيچ مسلمانى در جهل به اين امور معذور نيست مگر آنكه به تازگى وارد اسلام شده باشد كه تا زمان آموزش اين اصول، عذر او موجّه است.
در حديث آمده:
«إذا قال الرجل لأخيه يا كافر فقد باء بها أحدهما»؛ 1 و چنين نسبتى را تنها كسى مىتواند بدهد كه ورود و خروج كفر و مرز بين كفر و ايمان را در شريعت نورانى اسلام بشناسد.
پس براى هر فردى جايز نيست كه در اين ميدان قدم نهد و با وهم و گمان و بدون اثبات و يقين و علم استوار حكم به تكفير دهد و اگر چنين شود، دامنۀ تكفير گسترده مىگردد و جز اندكى مسلمان بر زمين باقى نخواهد ماند.
همچنانكه جايز نيست تا زمانى كه فرد ايمان دارد و به شهادتين اقرار مىكند به مجرد ارتكاب گناه به او نسبت كفر داد كه در حديث از «انس» آمده است:
«ثلاث من اصل