80
مىنماييم». 1
7 - قاضى سيد نور الدين تسترى، صاحب كتاب احقاق الحق، (متوفاى 1019 ه .) مىفرمايد:
«آنچه برخى به شيعۀ اماميه نسبت دادهاند كه آنان به دگرگونى قرآن قائل هستند، مورد پذيرش همۀ شيعيان نيست. تنها اندكى از آنان، چنين عقيدهاى دارند كه در ميان شيعيان، به آنان اعتنا نمىشود». 2
8 - محمد بن حسين، معروف به «بهاء الدين عاملى» (متوفاى1030ه.) مىفرمايد:
«صحيح آن است كه قرآن عظيم، از هرگونه فزونى و كاستى مصون است و اين كه گفته مىشود: «نام امير مؤمنان عليه السلام از قرآن حذف شده است!»نزد دانشمندان پذيرفته نيست و هر كس كه در تاريخ و روايات كاوش كند، مىداند كه قرآن به دليل تواتر روايات و نقل هزاران تن از صحابه ثابت و استوار است و همۀ آن در زمان پيامبر گرامى، گردآورى شده است». 3
9 - فيض كاشانى، صاحب كتاب وافى (متوفاى 1091 ه .)، پس از آن كه آياتى از قبيل «إِنّٰا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنّٰا لَهُ لَحٰافِظُونَ» را، كه بر عدم دگرگونى قرآن دلالت دارند، ذكر مىكند، مىفرمايد:
«در اين هنگام، چگونه ممكن است تحريف و دگرگونى در قرآن راه يابد؟ علاوه بر اين كه روايات تحريف، مخالف كتاب خدا است. پس بايد