67موجودات، عبادت و پرستش خواهد بود. روشنترين گواه بر اين كه دعوت و خواندن آنان با اعتقاد به الوهيت بوده، آيۀ زير است:
«فَمٰا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّٰهِ مِنْ شَيْءٍ». 1
- خدايانى كه جز خداى بزرگ، آنان را فرا خواندند (مىپرستيدند)، آنان را بىنياز نساخت.
بنابراين، آيات مورد بحث، ارتباطى به محل بحث ما ندارد، موضوع بحث ما درخواست بندهاى از بندۀ ديگر است كه نه او را إله و ربّ مىداند و نه مالك و متصرّف تامّالاختيار در امور مربوط به دنيا و آخرت، بلكه او را بندۀ عزيز و گرامى خدا مىشناسد كه او را به مقام رسالت و امامت برگزيده و وعده داده است كه دعاى او را درباره بندگان خود بپذيرد، آنجا كه فرموده است:
«وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جٰاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّٰهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللّٰهَ تَوّٰاباً رَحِيماً». 2
- اگر آنان هنگام ستم بر خويش، نزد تو مىآمدند و از خدا درخواست آمرزش مىكردند و پيامبر نيز براى آنان طلب آمرزش مىنمود، يقيناً خدا را توبهپذير و مهربان مىيافتند.
ثالثاً: آيات ياد شده، گواه روشن است كه مقصود از دعوت، مطلق درخواست كار و حاجت نيست بلكه دعوت پرستشى است، از اين جهت در يك آيه، پس از لفظ دعوت، بلافاصله از همان معنا به لفظ «عبادت» تعبير آورده است:
«وَ قٰالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ