62
«إِيّٰاكَ نَعْبُدُ وَ إِيّٰاكَ نَسْتَعِينُ». 1
- تنها تو را مىپرستيم و از تو كمك مىجوييم.
اينك براى روشن شدن پاسخ سؤال فوق، مىگوييم:
يارى جستن از غير خدا، به دو صورت، متصور است:
1 - در صورت اول آنست كه بگونهاى از انسان يا پديدۀ ديگرى استمداد نماييم كه او را در اصل هستى يا عملكرد خويش، مستقل دانسته و در يارى رساندن، بىنياز از خدا بپنداريم.
شكى نيست كه اين گونه استمداد از غير خدا، شرك محض است كه قرآن كريم در آيۀ ذيل، بىپايگى آن را رقم مىزند.
«قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللّٰهِ إِنْ أَرٰادَ بِكُمْ سُوءاً أَوْ أَرٰادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَ لاٰ يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللّٰهِ وَلِيًّا وَ لاٰ نَصِيراً». 2
- بگو اگر خدا درباره شما ارادۀ عذاب نمايد، كيست كه شما را از او در امان بدارد؟ و يا اگر ارادۀ رحمت فرمايد، (كيست كه از آن پيشگيرى نمايد) و آنان براى خود، ولى و ياورى نمىيابند.
2 - روش ديگر آن است كه به هنگام يارى جستن از انسانى ديگر، او را آفريده و نيازمند به خدا بدانيم كه از خود، استقلالى ندارد و تأثيربخشى وى نيز از جانب خداى بزرگ، به منظور حل بعضى از مشكلات بندگان، به وى عطا گرديده است.
براساس اين طرز تفكر، موردى كه از وى يارى مىطلبيم، حكم واسطه را دارد كه پروردگار بزرگ او را «وسيلۀ» برآوردن برخى نيازها قرار داده است. اينگونه كمكخواهى، در واقع، استعانت از خداوند است زيرا او است كه