15ابن معين به او نسبت دروغگويى داده است. گذشته از اين، حديث او در هيچ يك از دو صحيح مسلم و ترمذى و ديگر كتب صحاح نقل نشده است.
دربارۀ ابو اويس همين بسكه ابو حاتم رازى در كتاب «جرح و تعديل» مىگويد: حديث او نوشته مىشود ولى با آن احتجاج نمىشود،و حديث او قوى و محكم نيست. 1
و نيز ابو حاتم از ابن معين نقل كرده كه ابو اويس، مورد اعتماد نيست.
روايتى كه در سندهاى اين دو نفر باشد، هرگز صحيح نيست. گذشته از اين، با روايت صحيح و ثابت مخالف مىباشد.
نكتۀ قابل توجه اين است كه ناقل حديث؛ يعنى حاكم نيشابورى بر ضعف حديث اعتراف كرده و لذا به تصحيح سند آن نپرداخته است، ليكن بر صحت مفاد آن، شاهدى آورده كه آن نيز از نظر سند سست و از درجۀ اعتبار ساقط است. از اين جهت به جاى تقويت حديث، بر ضعف آن مىافزايد. اينك شاهد واهى او:
سند دوم روايت «و سنتى»
حاكم نيشابورى با سندى كه خواهد آمد، از ابو هريره بطور مرفوع 2 نقل مىكند:
«انى قد تركت فيكم شيئين لن تضلّوا بعدهما: كتاب الله و سنتى و لن يفترقا حتى يردا علىَّ الحوض» 3
اين متن را حاكم با چنين سندى نقل كرده است: