71را از دست مردمى نجات بخشد كه عليه ايشان گرد آمده بودند، و اين كارى است واجب بر هر يك از بندگان خدا.
اين سخن نويسنده به نقل از كتاب سليم بن قيس كه زهرا عليها السلام با ابوبكر و عمر مشاجره كرد و در ميان مردم سخن گفت و فرياد برآورْد سخنى دروغ و بربافته است، زيرا سليم بن قيس از اين قبيل سخنان نمىآورَد و آنچه او آورده، اعتراض حضرت زهرا عليها السلام بر ابوبكر و عمر است بى هيچ مشاجره و فريادى. رجوع كنيد به صفحۀ 226 اين كتاب.
نويسنده ادّعا كرده كلينى درفروع روايتى آورده است كه براساس آن فاطمه عليها السلام به ازدواج با على عليه السلام خشنود نبوده است، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله روزى بر او وارد مىشود و دختر خود را گريان مىيابد. حضرت صلى الله عليه و آله به او مىفرمايد: چرا مىگريى؟ به خدا اگر در ميان كسان من بهتر از او يافت مىشد تو را به ازدواج او در مىآوردم. من تو را به ازدواج او در نياوردم، بلكه خداى، تو را به همسرى او برگزيد.
پاسخ نويسنده اين است كه حديث مذكور گواه رضايت نداشتن سرور زنان فاطمه زهرا عليها السلام به ازدواج با اميرالمؤمنين عليه السلام نيست و شايد گريۀ آن بانو عليها السلام به سبب دورى از خانۀ پدرش، رسول خدا صلى الله عليه و آله ، بوده باشد، يا به سبب سختيها و دشواريهايى كه اميرالمؤمنين عليه السلام همراه با حضرت فاطمه زهرا عليها السلام گرفتار آنها خواهد شد، يا شايد هم گريۀ فاطمۀ زهرا عليها السلام ، چنانكه در پارهاى احاديث آمده، از سرِ شرم در شب زفاف بوده است. عبدالرزّاق صنعانى در كتاب خود، جلد 5، صفحۀ 340 با سندش از ابن عبّاس در حديثى مفصّل آورده است كه: چون فاطمه عليها السلام