24او و آن دو هيچ گونه تفاوت ريشهاى ايجاد نمىكند، زيرا اگر او بر اين باور است كه مذهب اهل سنّت، مذهب حق است و او اينك به مذهب آنان گراييده است بايد پرده از باور خويش برگيرد و نام خود را آشكار سازد و اين تحوّلِ خود را هويدا كند، زيرا بيشتر پيشوايان اهلسنّت، تقيّه را براى مسلمانان روا نمىشمرند و تظاهر به مذهب بدعتگذاران را براى هيچ مؤمنى حلال نمىدانند.
اين در حالى است كه اگر نويسنده - چنان كه ادّعا مىكند - در نجف اشرف بوده است علماى حوزۀ علميه او را مىشناختند، به ويژه آنكه وى ادّعا دارد مردى سالخورده است و پنجاه سال پيش 1 اجازۀ اجتهاد دريافت داشته است، ولى در نجف عالمى كربلايى با اين ويژگيها نبوده است، بگذريم كه وى خود را به برترى علمى نيز توصيف كرده است و يك عالمِ برتر معمولاً براى كسى ناشناس نيست.
گذشته از اين، راز اينكه نويسنده در نجف اشرف ناشناس به سر مىبرده و با آنكه اعتقاد شيعى نداشته به تشيع تظاهر مىكرده چيست؟ در حالى كه شخصى با چنين سنّ و علمى بايد نجف را ترك كند و به سرزمينى سنّى رود تا در آنجا امكان يابد به طرفداران آيين جديدش سود رسانَد و آنها را پيرامون اباطيل شيعه بياگاهانَد و پوچى و گمراهى اين آيين را به آگاهى آنها رسانَد.
او ادّعا مىكند اگر خواهان بهرههاى دنيوى بود صيغه در كنار