196است، زيرا احاديث مربوط به صحيفه را صحيح مىدانند و اعتقادى بدان ندارند كه امام عليه السلام از مردم روزگارش تقيّه مىكرده است.
آنگاه نويسنده از جفر ابيض و جفر احمر نام مىبرد، و روايتى از ابوالعلاء را مىآورَد كه گفته است: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه مىفرمود: «جفر ابيض نزد من است. او مىگويد: عرض كردم: در آن چيست؟ فرمود: زبور داوود و تورات موسٰى و انجيل عيسٰى و صحف ابراهيم عليهم السلام و حلال و حرام. جفر احمر نيز نزد من است.
او مىگويد: عرض كردم: در جفراحمر چيست؟ فرمود: سلاح؛ اين جفر براى خونريزى گشوده مىشود و صاحب شمشير آن را براى كشتن مىگشايد» (اصول كافى، جلد 1، صفحۀ 24).
پاسخ وى چنين است كه دربارۀ جفر ابيض هيچ دليلى براى انكار وجود آن نزد امامان اهلبيت عليهم السلام در ميان نيست، زيرا ما از طريق افراد ثقه و معتمَد آگاه شدهايم كه كتابهاى مذكور نزد ائمه عليهم السلام بوده است و ما چگونه مىتوانيم سخن ايشان را ردّ و انكار كنيم؟
اين در حالى است كه خود آنها (اهل سنّت) گفتهاند عبدالله بن عمرو بن عاص دو بارْ شتر از كتب اهل كتاب داشت. ابن كثير در تفسير القرآن العظيم ، جلد 1، صفحۀ 4 آورده است كه:
عبدالله بن عمرو (رض) در روز يرموك به دو بارْ شتر از كتب اهل كتاب دست يافت و از آنها براى ما نقل و روايت مىكرد.
ذهبى مىگويد: «او به شمارى از كتب اهل كتاب دست يافته و در آنها پيوسته درنگ كرده و شگفتيهايى در آنها ديده