179معروف در زمانِ شيخ مفيد (336 - 413 ق ) بوده كه گفته است:
«گروهى از اصحاب ما دربارۀ آن به هنگام غيبت با يكديگر اختلاف يافتهاند و هر دستهاى به اعتقادى گرويده است: گروهى از آنها وجوب كنار گذاشتن آن را به هنگام غيبت امام و رخصتهاى مربوط به آن كه در احاديث پيشين گفته آمد، منتفى مىدانند. گروهى واجب مىدانند كه خمس دفن شود و اين خبر را تأويل مىكنند كه گفته است:
زمين هنگام ظهور حضرت قائم، مهدىِ مردمان، گنجينههاى خود را آشكار مىكند و هرگاه آن امام به پا خاست خداوند سبحان او را بهسوى اين گنجينهها رهنمون مىشود و حضرت گنجينهها را از همه جا بر مىستانَد. بعضى نيز بر اين اعتقادند كه بايد خمس را در راه صلۀ رحم (ذريّه پيامبر) و تهيدستان شيعه - بر سبيل استحباب - هزينه كرد و من نزديكى اين سخن به صواب را بعيد نمىدانم. بعضى نيز باور چنين دارند كه بايد آن را براى حضرت صاحب الزمان عليه السلام كنار گذاشت و اگر فرد از آن هراسيد كه پيش از ظهور حضرتش بميرد آن را به كسى كه به خرد و ديندارىِ او اعتقاد دارد مىسپارَد كه اگر ظهور حضرت عليه السلام را درك كرد بديشان دهد وگرنه شخص دوم نيز آن را به كسى وصيّت مىكند كه بدو اعتماد دارد و ديندارش مىداند، و به همين ترتيب تا امام زمان عليه السلام به پا خيزد. اين سخن نزد من از هر آنچه گفته شد روشنتر است، زيرا خمس حقّى است واجب براى امام غايب كه پيش از غيبتش آن را چنان رسم نكرده كه لزوماً بايد بدان منجر شود، پس بايد آن را تا بازگشت ايشان حفظ كرد يا اين امكان را يافت كه به ايشان رسانْد، يا كسى در ميان باشد كه خمس، بحق بدو منتقل شود.