153شيعيان نيازمند خود اجازه داده است كه از حقّ خمس مقدارى را كه نيازشان را برمىآورَد بردارند. تعدادى از اين احاديث هم نشاندهندۀ آن است كه امامان عليهم السلام شيعيان خود را در كنار گذاشتن خمس - در صورت پديد آوردن دشوارى - به شتاب نمىافكندند.
تمامىِ اين روايات دلالت التزامى به وجوب خمس بر مردم دارد وگرنه معنى ندارد نيازمندان اجازه داشته باشند به مقدار نيازشان از آن برگيرند، چنانكه ديگر وجهى ندارد شتابِ زحمت زا در كنار گذاشتن حق خمس، منتفى گردد. تمام اين نكات را پيشتر توضيح داديم و مىتوانيد بدان مراجعه كنيد.
شگفت آنكه نويسنده به اين گونه روايات چنگ مىزند و از روايات فراوان ديگرى - كه دلالت بر وجوب پرداخت خمس به ائمّه عليهم السلام دارد - چشم فرو مىبندد و اين نكته را ناگفته مىگذارد كه ائمّه عليهم السلام خمس را براى هيچ كس نبخشودهاند.
يكى از اين احاديث، صحيحۀ ابراهيم بن هاشم است كه گفته: «نزد امام جواد عليه السلام بودم كه صالح بن محمّد بن سهل، كه عهدهدار امور وقف ايشان در قُم بود، بر امام عليه السلام وارد شد و عرض كرد: سرورم! مرا از پرداخت ده هزار معاف بدار كه من همه را هزينه كردهام. امام عليه السلام به او فرمود: تو از پرداخت آن معاف هستى. چون صالح برفت امام جواد عليه السلام فرمود: [ گاهى ] يكى از آنها به داراييهاى حق آل محمد و يتيمان و خاك نشينان و ناداران و در راه ماندگان چنگ در مىاندازد و آن را براى خود برمىدارد وانگاه مىآيد و مىگويد: مرا معاف بدار. آيا تو فكر مىكنى او اين گمان را مىكند كه من بگويم: «چنين نمىكنم»، به