14«سيّد» را اطلاق مىكند و شيخ محمّد حسين آل كاشف الغطاء و ميرزا على غروى و شيخ الطائفه شيخ طوسى و شيخ محمّد جواد مغنيه - قدّس اللّه اسرارهم - و شيخ لطف اللّه صافى و شيخ احمد وائلى رحمه الله همگى را به سيادت توصيف مىكند.
همۀ اين لغزشها گواه آن است كه نويسنده از فضاى تشيّع و شناخت علما به دور است و اطّلاعات او بيش از شنيدههايى درهم نيست.
2 - او در صفحۀ 20 كتاب خود به پيامبر صلى الله عليه و آله با اين جمله درود مىفرستد: «صلّى اللّه عليه و سلّم و آله»، كه اين گونه درود فرستادن بر پيامبر صلى الله عليه و آله هرگز از يك شيعه صادر نمىشود و تنها بر زبان كسى گفته مىآيد كه از چگونگى فرستادن درود صحيح به پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان شيعيان اطّلاعى ندارد. او در همين صفحه دو بار به پيامبر صلى الله عليه و آله اين چنين درود ناقص مىفرستد:«صلّى اللّه عليه و سلّم»، و در صفحۀ 23 به پيامبر صلى الله عليه و آله سلامِ بدون صلوات مىفرستد. جملۀ او چنين است:
«اذ دخل عليها اى الزهراء عليها السلام - ابوها عليه السلام ».
3 - او در بيشتر كتابش به امامان اهل بيت عليهم السلام «رضى اللّه عنه» مىگويد و در صفحات 10، 11، 12، 13، 14، 16، 18، 19، 20، 21، 22، 23، 25 و ديگر صفحات موارد بسيارى از آن يافت مىشود، در حالى كه همان گونه كه مشهور است، شيعيان به امامان خود «رضى اللّه عنه» نمىگويند، بلكه بديشان سلام و صلوات مىفرستند.
در چاپهاى بعد اين كتاب «رضى اللّه عنه» به سلام و صلوات تبديل شده است.
پوشيده نماند كه نويسنده در گفتن «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» به