110از همين روست كه آيةاللّه محقّق خويى قدس سره مىگويد: «از اينجا روشن مىشود كه حكم متعه، در ملاك بودن رضايت پدر، همان حكم ازدواج دائم است» (مبانى عروة الوثقى ، كتاب نكاح ، جلد 2، ص 263).
نويسنده مىانگارد از مفاسد متعه آن است كه بيشتر كسانى كه متعه مىكنند بر خود روا مىدانند دختران مردم را متعه كنند، ولى اگر كسى دختران ايشان يا دختران خويشانشان را براى نكاح متعه خواستگارى كنند موافقت نخواهند كرد، زيرا اين گونه ازدواج را نظير زنا مىدانند و آن را ننگ مىشمرند.
پاسخ به نويسنده چنين است كه اين گمان او كه بيشتر متعه كنندگان اين گونه رفتار مىكنند سخنى ناسنجيده است، زيرا نويسنده آمار دقيقى در اختيار ندارد كه گمان او را تأييد كند، و اگر هم چنين گمانى را بپذيريم باز دليل بر حرمت اين نوع نكاح نمىشود، زيرا بسيارى از امور حلال يافت مىشود كه آدمى براى خود مىپسندد، ولى براى دختران و خواهرانش خير:
يكى از آنها تعدّد زوجات است، زيرا مرد دوست دارد كه با دو يا سه يا چهار زن ازدواج كند، ولى اين كار را براى دختران و خواهرانش نمىپسندد.
ديگر طلاق است. گاهى مردى زنش را طلاق مىدهد، ولى اين عمل را براى دختران و خواهرانش نمىپسندد.
ديگرآنكه چهبسا مردىبه ديدن زنى كه مىخواهد با او ازدواج كند پابفشرد، ولىگاهى آن را براى دختران و خواهرانش پسنديده نمىبيند.