25قتل و غارت مىكردند. به بصره بازگشت. و از آنجا بهخاطر دورى از مردم به يكى از قراء بصره بهنام «حبارات» پناه جست و باز به بصره برگشته، از آنجا به قريۀ «تنويه» نقل مكان داد. كه محيط آنجا هم موافق طبع نيافتاد و در سال 1219 ه .ق . به قريهاى بهنام «اصفاوه» به سفارش عبد المنعم بن سيد شريف جزائرى كه از مشاهير آن منطقه بود عزيمت نمود و آنگاه به قريهاى از قراء واقع بر شعبهاى از شعب شط فرات موسوم به «شطالكار» سپس به «ذورق». آنگاه به بصره و پس از آن عتبات را محل اقامت نمود، تا اينكه تصميم گرفت جهت زيارت مرقد امام رضا عليه السلام هشتمين امام شيعيان به ايران سفر كند.
/1الف: در دربار قاجاريه
در سال 1221 ه .ق . شيخ احمد بر سر راه خود، در حالى كه 54 سال از عمرش مىگذشت، عازم يزد گرديد. و طبق تأييد همۀ محققان شيخى و غير شيخى ورود شيخ احمد از جانب علماى امامى مذهب يزد كه از سوابق تحصيلى و اجازات روايتى او كم و بيش آگاه بودند، با استقبال و احترام همراه بود. ولى شيخ احمد با وجود اصرارهاى مكرر اهالى يزد، ترك يزد كرد. و با قبول وعدۀ بازگشت عازم مشهد شد. سپس در مراجعت به يزد، به گفتۀ «شيخ عبداللّٰه»: «چون ايشان را (منظور مردم يزد) لايق و شايق ديد، اجابت فرمود، بعض عيال را به مصاحبت على و سيد صالح و خليفة بن ديرم از راه شيراز و بهبهان و ذورق روانۀ بصره كرد. و خود با يكى از زوجات و سيد حسين در يزد اقامت گزيد و بناى دعوت نهاد... 1.
در اندك مدتى بر اثر تبحر و دقتى كه در طرح مسائل دينى از خود نشان مىداد، در مدارس علوم دينى ايران، مشهور و زبانزد اهل علم گرديد.
فتحعليشاه قاجار، چون از شهرت شيخ احمد مطلع شد، و شايد بهخاطر اينكه قبل از دستيابى شيخ به زعامت دينى شيعيان، او را موافق حال كند و زمينۀ دوستى را قبل از به اقتدار رسيدن فراهم سازد، اظهار اشتياق نمود كه بههر نحوى شده است، شيخ را البته