16هستند كه به مرور زمان از بين رفتهاند و جاهايى هستند كه همچنان باقى مانده و مردم در آنها زندگى مىكنند.در طبقهبندى جديد،به اين نكته نيز بايد اشاره شود.
4.روش كار من در اين فرهنگ،عبارت است از:
ضبط نام محل،تعيين موقعيت آن با قياس به يكى از مراكز بزرگ و ثابت، تعيين مسافتها با كيلومتر-تا آنجا كه برايم امكانپذير بوده-در صورت تغيير نام، ذكر نام جديد هر مكان و توضيح اين نكته كه مكان ياد شده آيا امروزه نيز وجود دارد يا از ميان رفته است.
5.براى تدوين اعلام جغرافيايى،به بيشتر كتابهاى چاپشدۀ حديثى و كتب سيرۀ نبوى مراجعه كردهام و هر جا و مكانى را كه در اين كتابها از آن نام برده شده؛ خواه به زندگى پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و آله مربوط باشد يا نباشد،معرفى كردهام.
در تأليف اين كتاب،بنا نداشتهام احاديث و حوادثى را كه نام مكان و اثر جغرافيايى در متن آنها آمده است بازگويم ؛زيرا اولا:اين كارى است كه بررسى همهجانبۀ آن به درازا مىكشد و با دشوارى همراه است؛ثانيا:من اين فرهنگ را براى كسانى كه مىخواهند دربارۀ تاريخ مكان و احاديث و حوادثى كه در آن به وقوع پيوسته است شناخت و اطلاعات داشته باشند،تدوين نكردهام،بلكه آن را براى پژوهشگر در كتب احاديث و سيرۀ نبوى پديد آوردهام تا چنانچه به نام جا و مكانى در حديث و سيره برخورد كرد و خواست شناخت مختصرى از آن به دست آورد،به اين اثر مراجعه كند.
من ادعا نمىكنم هر نقطه يا مكانى را كه در هر حديث يا خبر نبوى ذكرى از آن به ميان آمده،استيفا كردهام،چه آنكه كتابهاى احاديث و سيره،از حدّ شما فزوناند؛ به طورى كه ممكن است انسان عمرى را صرف خواندن آنها كند و باز به سرانجامى نرسد.اما از آنجا كه اين آثار و اماكن در بسيارى از كتابها،تقريبا تكرارى هستند،و لو با اختلاف روايت،لهذا اطلاع از بيشتر اين كتابها احتمالا مىتواند كافى باشد و ما را از مراجعه و اطلاعيابى از همۀ آنها بىنياز كند.
بنابراين،به امّهات كتابهاى مشهور بسنده كرده،از ميان كتابهاى حديث،اين كتب را برگزيدهام:
الف:صحيح بخارى،صحيح مسلم،مسند امام احمد حنبل،مسند ابى يعلى،