14ندارد، و الله العالم.
(25)
اگر شخصى مجتهدش فوت نمايد، و بنابر تقليد از مجتهد زنده، به عالم زنده نيز رجوع نمايد و دومى نيز پس از چندى فوت نمايد، اينك بايستى از كداميك تقليد كند؟
[جواب]
باسمه تعالى؛ هركدام از مراجع فوت شده كه اعلم از ديگران و از مجتهد حى است، در مسائل ياد گرفته از وى بر تقليد او باقى مىماند، و در صورت احتمال اعلميت در هر سه نسبت به ديگرى مىتواند به حى مراجعه كند، و در مسائلى كه از آن دو ياد نگرفته بايد به حى رجوع كند، و الله العالم.
(26)
نظر حضرتعالى در بقاى بر تقليد از ميت چيست؟
[جواب]
باسمه تعالى؛ چنانچه ميت اعلم باشد، در مسائلى كه در زمان حيات از او تعلّم كرده بايد بر تقليد او باقى باشد و در بقيۀ مسائل بايد به حى رجوع كند، و چنانچه اعلميت ميت را احراز نكرده در مسائلى هم كه در زمان حيات از او تعلّم كرده مىتواند به حى رجوع كند و مىتواند بر تقليد ميت باقى باشد، و در بقيۀ مسائل بايد به حى رجوع كند، و الله العالم.
(27)
شخصى بعد از فوت مرجع خود متوجه شد اعمالى كه انجام داده، بر طبق فتواى او نبوده، و همچنين اعمالش مطابق فتواى مرجع حى هم نيست، و براى آگاهى از فتواى مجتهد حى تلاش نكرد تا اينكه به مجتهد حىّ ديگر مراجعه كرد كه اعمالش مطابق با فتواى اوست، در اين صورت اعمال او چه صورتى دارد؟
[جواب]
باسمه تعالى؛ چنانچه تقليد از مرجع سوم بر طبق مجوز شرعى باشد، بايد در وجوب اعاده يا اكتفا به اعمال گذشته بر طبق نظر وى عمل كند، و الله العالم.
(28)
شخصى با اذن و اجازۀ مجتهد زنده، در تقليد ميت باقى ماند، اكنون مجتهد دومش هم فوت نموده. آيا مىتوان با اذن و اجازۀ يك مجتهد زنده در تقليد مجتهد اوّلى باقى بماند يا بايد از مجتهد حى مستقلاً تقليد نمايد؟
[جواب]
باسمه تعالى؛ بايد به اعلم احياء يا محتمل الاعلميّة رجوع كند و در بقاى بر تقليد ميت