155زركلى نيز مىگويد: «فقوي امره جدا» 1 ؛ «به جدّ، اموراتش قوت گرفت».
يحيى بن عمر، پس از پيروزى بر لشكر عبدالله بن محمود، ماندن در كوفه را به دو دليل صلاح نديد: نخست، از آنجا كه كوفه در آينده، آبستن حوادث بود، نخواست جان مردمان بىگناه، به خطر افتد. دوم، چون مردم گروه گروه، به وى مىپيوستند، صلاح ديد تا در خارج كوفه، اردو بزند و پادگان نظامى براى خود، برپا كند. ازاينرو، در خارج كوفه و در محلى، به نام «بُستان» كه سه فرسخ از «جنبلا» فاصله داشت، لشكرگاهى برپا كرد و عدهاى از اعراب اطراف نيز به او پيوستند و لشكريانش بسيار شد. 2 يحيى به تشكيل و تحكيم موضع خويش پرداخت و اموال و مركبها و سلاحهاى بسيارى را فراهم آورد. از جمله كسانى كه به نهضت يحيى بن عمر پيوستند، عبارتاند از:
- عبدالله بن اسماعيل بن ابراهيم بن محمد بن على بن محمد بن عبدالله بن جعفر بن أبى طالب(ع)؛
- صالح و ابراهيم بن عثمان بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن على بن ابىطالب(ع)؛
- احمد بن محمد بن يحيى بن عبدالله بن الحسن بن الحسن بن على بن أبىطالب(عليهم السلام) 3؛
- ابن السميدع 4؛
- ابو محمد عبدالله بن زيدان بن بجلى (عجلى) كه مردى پرهيزكار و دانشمند بود. او از سواران مشهور سپاه يحيى بود. 5
- هيضم بن علاء عجلى كه با گروهى از بستگان خود، به يارى يحيى، شتافته بودند. 6