33
سه - اجتهاد مقابل نص
براى درستفهميدن اين عنوان بايد در معانى مفردات آن، يعنى «اجتهاد» و «نص»، دقت كرد؛ مقصود از اجتهاد به معناى درست آن بيان شد و اما نص، دليل قطعى است كه در قرآن كريم يا سنت پيامبر اكرم(ص) يا سنت ديگر پيشوايان معصوم(عليهم السلام) وجود دارد. اجتهاد به معناى درست آن هيچگاه مقابل نص نيست، بلكه در چهارچوب آن صورت مىگيرد. اما اجتهاد به معناى نادرست آن مىتواند چيزى مقابل نص باشد، مانند اجتهاد قياسى. 1
بهيقين، اجتهادِ مستند به نص نه فقط ناپسند نيست، بلكه براى درك هرچه بيشتر احكام الهى لازم است. اينگونه اجتهاد، از قبيل اجتهاد در جمع بين اخبار و نصوص متعارض يا تفريع فروع، به ادله نقلى مستند است. اين شيوه از اجتهاد، علاوه بر شيعه، بين اصحاب حديث از اهل سنت وجود دارد، مانند داودبن علىبن خلف اصفهانى (م 290ه .ق) كه هواداران او با هرگونه اعمال رأى در اجتهاد بهخصوص در قياس مخالفاند. ابنحزم اندلسى نيز اجتهاد غيرمستند به نصوص را باطل مىداند. 2 محمدبنادريس شافعى (م: 204ه .ق) اجتهاد به روش استحسان را نمىپذيرد و آن را از نوع اجتهادهاى نادرست مىشمارد. 3
ابنقيّم جوزى نيز گفته است: