33در بخش دوم، به كتابهاى غير مستقل پرداخته شده، كه كتابهاى علوم قرآنى را دربر مىگيرد و شامل 35 عنوان اثر مىباشد.
در بخش سوم به كتابهاى غير مستقل پرداخته شده، كه كتابهاى تفسيرى را دربر مىگيرد، و شامل 15 عنوان مىباشد.
در بخش چهارم، به كتابهايى در موضوعات مختلف كه حاوى اين بحث هم بودهاند، اشاره دارد كه شامل 21 اثر مىشود. و در بخش پنجم، مقالاتى كه در مطبوعات پيرامون تحريف يا عدم تحريف قرآن به طبع رسيده را در 41 عنوان، شناسانده است.
تدوينگر، در ابتداى شناساندن آثار، به چند نكته اشاره نموده است:
الف) آثار ارائه شده پيرامون «تحريف يا عدم تحريف قرآن» تنها در اين مقاله خلاصه نمىشود؛ بلكه اين مجموعه تنها آثارى است كه يا خود اثر در دسترس بودهاند و يا به هر شكل ديگر اطلاعاتى از آنها به دست رسيده است.
ب) از آنجا كه قريب به اتفاق آثار ارايه شده به اثبات عدم تحريف قرآن پرداختهاند؛ لذا نام اين مقاله «كتابشناسى تحريف ناپذيرى قرآن» مى باشد، هر چند به بعضى از كتب مانند «فصل الخطاب» نيز اشاره گرديده است.
ج) در اين مقاله علاوه بر كتابهايى كه مستقلاً پيرامون موضوع «تحريف يا عدم تحريف» نوشته شده، در حد توان هر كتابى كه بحث قابل توجهى درباره تحريف قرآن داشته است به آن كتاب و ريز موضوع و صفحات مورد نظر اشاره شده است.
اين كتابشناسى از كتابشناسى قبل و كتابشناسى بعدى كه در آينده دربارۀ آن صحبت خواهيم كرد، ضعيفتر و غير دقيقتر به نظر مىرسد. و گويا ايشان فقط