18در آغاز ميانه قرن سوم، بسيارى از محدثان شيعى به پذيرش وثاقت اين اخبار تمايل داشتند. آنان همانندِ همتايانِ سنىشان، مدعى بودند كه در قرآن حذف و تبديلهايى صورت گرفته است. 1
ديگر فقها به نقل رواياتى كه درباره اين موضوعاند بسنده كردهاند، بدون اينكه توضيح دهند آيا به وثاقتشان اعتقاد دارند يا خير. 2 با اين همه، اتفاق نظرى درباره اين مسئله ميان محدثان شيعى نبوده است.
نظر محدثان به زودى در مقابل حملات فقهاى شيعه قرن چهارم رو به انحطاط نهاد و نهايتاً در دهههاى نخستين قرن بعدى در نتيجه شكست از مكتب فكرى - عقلى شيعه از صحنه حذف گرديد. و نظر تحريف قرآن در ادبيات شيعه، نكتهاى حاشيهاى ماند و تنها برخى از محدثان قرن سوم و چهارم از آن حمايت كردند.» 3
نهضت رديهنويسى بر نظريۀ تحريف قرآن
از پايان قرن چهارم تاكنون، فقط چند نفر از علماى شيعه شناخته شدهاند كه از احتمال حذف و تغيير در مصحف عثمانى، - اساساً با اتكا بر روايات درباره اين مسئله - حمايت كردهاند. كه براى دفع اين نظريه، نوشتههاى غيرمستقل و مستقلى نگارش يافت، كه بسيار اندكاند و برخى از آنها عبارتند از:
1- نفىالتحريف عنالقرآن الشريف، ابوالحسن على واحدى نيشابورى (398-468ق).