17دال بر حقِ اهلبيت پيامبر(ص) را ببينند. اشاره به قرائتهاى مختلف سنيان، مكرر در منازعات فرقهاى بين سنيان و شيعيان ظاهر مىگردد.
عامل ديگر كه ظاهراً در ورود اين نوع احاديث به ادبيات شيعى سهم داشته، علاقه خاص پيروان برخى جريانهاى الحادىِ غلو در ميان فرقههاى شيعه بوده است. غلات از اين اخبار در منازعات مذهبى با شيعيان معتدل معاصرِ خود بهرهبردارى كردهاند.
بسيارى از روايات سنى درباره تحريف قرآن و به واسطه راويان حديث چون احمد بن محمد سيارى 1 و محمد بن حسن بن جمهور عمى بصرى 2 و مفضل بن عمر جعفى و يونس بن ظبيان و منخل بن جميل كوفى 3 به ادبيات شيعه وارد شده بود. همه اين افراد به آراى غلو و گرايشهاى الحادى معروف بودند و به دليل همين نظرات، از جريان غالب تشيع در زمانشان و همچنين در زمانهاى بعد كنار نهاده شدند.
اساساً به واسطه تلاشهاى مقاومِ گروههاى غلو در داخل جامعه شيعه، تمام مطالب مربوط به اين موضوع به شكل شگفتانگيزى در نيمه نخست قرن سوم هجرى بر مبناى روايات مورد پذيرش رجال اهل سنت شكل گرفت.
غلات، تلاشهاى بيشترى در ديگر موارد مشابه، كه نام على(ع) يا اشارهاى به اهلبيت پيامبر(ص) مىتوانست در آيه اضافه گردد، انجام دادند. به منظور طرح اين مدعا كه مورد يا مواردى عمداً از قرآن حذف شدهاند، نفوذ جامعى از اين تلاشها در كتاب القراءات سيارى 4 در دسترس است.