52منسجم شيعى و در مقابل، بيشتر بودن اهل تسنن در طول تاريخ اسلام، موضوع اقتداى به شيعه بسيار كمتر مطرح بوده، درحالىكه اين موضوع براى شيعه و اقتداى آنان به امام جماعت اهل سنت بيشتر مطرح بوده است. ازاينرو روايات متعددى در اين زمينه وارد شده است.
ولى از نظر اقتداى پيروان يك مذهب به مذهبى ديگر از ميان عامه بسيار محل ابتلا بوده است. اين مسئله در دو بخش بررسى مىشود. ابتدا به حكم اقتداى هر مذهب به ديگر مذاهب عامه و به عبارت ديگر اقتدا به مخالفين در فروع پرداخته و در ادامه به حكم اقتداى عامه به پيروان مذهب اماميه مىپردازيم.
حكم اقتداى يك مذهب عامه به ديگر فرق اهل تسنن
در اين زمينه مذاهب اربعه قائل به صحت اقتدا به يكديگر هستند. 1 تنها در يك مورد حكم به عدم جواز كردهاند و آن زمانى است كه در نظر مأموم، امام شرط «اقتدا» را نداشته باشد؛ اما اگر از نظر او امام شرط «نماز» را دارا نبود؛ ولى مطابق مذهب خودِ امام، نمازش صحيح بود، جماعت صحيح است. 2 بنا بر نقل شيخ طوسى(رحمه الله) اگر مأموم علم داشت كه امام معتقد به برخى از اركان نيست، اقتدا كراهت داشته و اگر برخى از اركان در نماز امام محقق نشد، اقتدا جايز نيست. 3
حكم اقتدا به ديگر مذاهب اسلامى
در فقه مذاهب اهل تسنن در مقابل مخالفين در فروع كه شامل ديگر فرق اهل تسنن است، حكم اقتدا به «اهل بدعت» آمده است. از اينجا روشن مىشود فرق مختلف اهل تسنن، غير خود را اهل بدعت مىدانند. ازاينرو بايد ديد حكم اقتداى به اهل بدعت از ديدگاه ايشان چيست؟ عدهاى به طور مطلق چنين اقتدايى را صحيح ندانستهاند. مالك