40ولى با برادران مسلمانشان چنين نيستند. ما امروز فقط از مسلمانان مىترسيم و دورى مىكنيم؛ براى مثال اگر مسافرى از «بريتانيا» يا «امريكا» بيايد، هيچگونه مخالفتى نمىكنيم. اما اگر مسافرى از سلطنت عمان يا دولت ايران بيايد، ما جور ديگرى به او نگاه مىكنيم؛ زيرا اكثريت در ايران، با شيعه و در عمان، با اباضيه است. 1
ط) محمدبن عبدالوهاب را مظهر اسلام دانستن: پيروان شيخ محمد، هنگام نقد مخالفان، ردّ شيخ را ردّ اسلام مىدانند؛ ولى خود، علماى مسلمانان را به شرك و كفر متهم مىكنند. 2
ى) اتهامزنى غاليان وهابى: وهابيان غالى، هركس را كه از امام على(ع) دفاع كند يا خروجكنندگان بر آن حضرت را مذمت كند، به رافضى بودن متهم مىكنند و كسانى را كه تجسيم و تشبيه را نفى مىكنند، به جهميه متصف مىكنند و به هركس كه روش وهابيت را نقد كند، نسبت مرجئه و قبوريه مىدهند. 3 در ادامه، به برخى نقدهاى محمد سعيد رمضان البوطى بر وهابيت اشاره مىكنيم:
- متهم كردن مخالفان به بدعتگذارى
امروزه سلفى كسى است كه به فهرستى از آراى اجتهادى معين، خواه در زمينه عقيدتى و خواه در زمينه فقهى، پايبند باشد و از آنها