339راويان بوده است و ايشان به مسائلى از قبيل گرايشات مذهبى راويان توجهى نداشته و بههمينعلت، بهطور گسترده به نقل احاديث مبتدعه پرداختهاند.
«نعلوانى عسقلانى»، شارح صحيح مسلم، درباره نقل روايت مسلم از عدىبنثابت كه از راويان اهل بدعت، است نوشته:
نگاه كنيد به عمل مسلم و بزرگان حديث مثل احمدبنحنبل، ترمذى، نسائى و ديگران كه حديث عدىبنثابت را كه از بزرگان شيعه است، بدون توجه به مذهب وى نقل كردهاند و مطمئن بودهاند كه روايات مبتدع داعيه، درصورتىكه صادق باشد، پذيرفته مىشود و روشن است كه روايت عدىبنثابت و روايت قيسبنابىحازم در تأييد و نصرت مذهبشان نقل شده است. اما اين دو حديث كه آنان نقل كردهاند، نزد بزرگان حديث، بهدليل وثاقتشان صحيح شمرده شده است. بنابراين مدار و ملاك روايت، بر عدالت و صدق راوى است و ائمه حديث، بهدليل گرايش به بدعت، در عدالت عدىبنثابت و قيسبنابىحازم اجتهاد كرده و راستگويى ايشان را پذيرفتهاند. 1
همچنين وى درباره نقلكردن بخارى و مسلم از روايت قيسبنابىحازم، چنين نوشته است:
سزاوار است ملاحظه شود كه اين روايت را سه تن از بزرگان مانند احمدبنحنبل، بخارى و مسلم نقل كردهاند. اين حديث، ديدگاه مخالفان حضرت على(ع) و نواصب را درباره مواضعشان تأييد مىكند، و قيسبنابىحازم نيز از ناقلان اين