333يعقوببنسفيان 1، ساجى 2، ابن قانع 3، ابن حبان 4، ذهبى 5 و ابن حجر 6 به تمايلات شيعى عبيداللهبنموسى اشاره نموده و برخى از ايشان نيز وى را بهدليل همين گرايش تضعيف كردهاند.
بيشتر عالمان رجال و حديث بر وثاقت عبيداللهبنموسى اتفاقنظر داشته و تنها دليل تضعيف وى را گرايش به تشيع دانستهاند؛ چنانكه حاكم نيشابورى و ديگران نقل كردهاند كه احمدبنحنبل، بههميندليل از وى روايت نقل نمىكرده است.
البته بايد توجه داشت كه ابن معين و ابوحاتم از كسانىاند كه عبيداللهبنموسى را بدون اشاره به تشيع وى، توثيق كردهاند. اين دو از كسانى نيستند كه بتوان بهسادگى از كنار توثيقاتشان گذشت؛ زيرا آنان جزء متعنتان در علم رجالاند كه با كوچكترين ضعفى، راوى را از اعتبار ساقط مىكنند. 7 در نتيجه، توثيقات ايشان از اعتبار ويژهاى نزد دانشوران رجال و حديث اهل سنت برخوردار است.
همانطور كه ملاحظه شد، عبيداللهبنموسى از داعيان به تشيع بوده است، كه روايت