326هنگام نزول آيه (إِنَّمٰا يُرِيدُ اللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً) پيامبر(ص)، على، فاطمه، حسن و حسين(عليهم السلام) را فراخواند و كسائى خيبرى بر سر آنان كشيد و فرمود: «خدايا! اينان اهل بيت من هستند. پليدى را از آنان دور گردان و آنگونه كه بايد، پاكيزهشان بدار». امسلمه گفت: «آيا من از آنان نيستم؟» پيامبر(ص) فرمود: «تو نيك فرجامى». 1
همچنين از او نقل شده كه وى در پاسخِ سؤال از معناى حديث: «من كنت مولاه فعلي مولاه»، گفته است: «مَنْ كُنْتُ نبيَّه فعلي وليّه». 2
جايگاه روايى وكيع
ميان اهل سنت، بخارى 3، مسلم 4، ابوداوود 5، ترمذى 6، نسائى 7 و ابن ماجه 8، از وكيع روايت نقل كردهاند. گويا وثاقت و جلالت وكيع، مورد اتفاق است. آيتالله خويى بهاعتبار اينكه وكيع در سلسله سند تفسير قمى است، او را موثق مىداند. 9
نتيجه
چنانكه ملاحظه شد، راويان شيعى سهم بسزايى ميان جوامع روايى اهل سنت داشته و انديشمندان حديث و رجال اهل سنت، بدون توجه به گرايشات مذهبى آنان، به نقل روايات راويان شيعى پرداختهاند. ضرورى است براى تكميل بحث، كيفيت تعامل بزرگان و رجاليان اهل سنت، بهويژه بخارى و مسلم با راويان شيعى بررسى شود.