323به شيعىبودن وى تصريح كرده است. 1 همچنين نقل شده است:
ابونعيم (فضلبندكين)، به بغداد آمد و در محله «رميله» منزل گرفت. اصحاب حديث به دورش گردآمدند و براى او كرسى نهادند، و او روى كرسى نشست و در اوضاع سخت تقيه، به موعظه و نصيحت و روايت حديث پرداخت. دراينميان مردى از آخر مجلس برخاست و پرسيد: «اى ابونعيم! آيا تو شيعهاى؟» ابونعيم كه بهظاهر از سخن و پرسش او ناخرسند شده بود، از او روى گرداند و پاسخى كنايهآميز و در قالب دو بيت شعر بدو داد. آن شخص از مقصودِ ابونعيم آگاه نشد و پرسش خود را تكرار كرد. ابونعيم گفت: «تو كيستى كه چنين به تو مبتلا شدم و كدامين باد تو را بهسوى من آورد! آرى، از حسن بن صالح بن حى شنيدم كه جعفربنمحمد(ع) فرمود: دوستى على(ع) عبادت است و بهترين عبادت آن است كه پنهان شود». 2
جايگاه روايى فضلبندكين
از ميان كتب ششگانه حديثى، بخارى 3، مسلم 4، ابوداوود 5، ابن ماجه 6 و نسائى 7، از فضل روايت نقل كردهاند. هرچند ميان آثار بهجاىمانده از رجاليان متقدم شيعى، نامى از ابونعيم نيست، نويسنده كتاب «رياضالعلماء» تصريح مىكند كه او مورد وثوق و اعتماد عامه و خاصه است. همينطور رواياتى از او در منابع حديثى و تاريخى شيعه مانند