257
درنگى بر مواضع حاكم نيشابورى
هرچند حاكم نيشابورى براى خاندان پيامبر(ص)، شمار قابل توجهى از اخبار و مناقب را نقل كرده و صحيح شمرده، درباره فضل اصحاب و خلفا هم كوتاهى نكرده. او اخبار مربوط به هريك از خلفا را بهترتيب خلافت تنظيم كرده و حتى براى برخى از آنان، بهطور خاص كتاب نوشته است.
اگر ميان آثارش، فضايل فاطمه(س)، مقتلالحسين(ع) و مناقبالرضا(ع) وجود دارد، در مقابل، كتابهايى چون فضايل العشره، مناقبالصديق و مناقبالشافعى نيز يافت مىشود. اگر نخستين مسلمانبودن على(ع) را اجماعى مىداند، در مقابل، درباره فضل سبقت ابوبكر مىنويسد: «لا اعلم خلافاً بين اصحاب التواريخ ان علي بن ابيطالب(رضى الله عنه)اولهم اسلاماً و انّما اختلفوا في بلوغه و الصحيح عند الجماعة ان ابابكر الصديق(رضى الله عنه) اوّل من اسلم من الرجال البالغين». 1
بنابراين، نمىتوان بههيچعنوان حاكم را در شمار انديشمندان شيعى برشمرد. البته صلابت موضع حاكم در آوردن و تصحيح احاديث «طير» و «غدير» و نياوردن خبر منقبت براى بزرگ امويان يعنى معاويه، در آن روزگار جرم كمى نبوده است. حاكم نيشابورى ضمن بررسى احاديث فضايل حضرت امير(ع)، با احاديثى روبهرو مىشود كه داراى شرط بخارى و مسلم مىباشد. بااينحال در صحيح بخارى و مسلم نيامده است. ازاينرو تصميم مىگيرد آنها را در كتاب «المستدرك» نقل كند. اما بهدليل اهميت برخى از اين احاديث، مثل «حديث طير» و «حديث غدير»، تأليف مستقلى را به هريك اختصاص مىدهد؛ تا بهتفصيل طرق و اسانيدشان، تبيين و صحت آنها اثبات شود. وى با اصرار بر صحت حديث طير، در كتاب «معرفة علومالحديث»، مىنويسد: «حديث طير از مشهورترين احاديث است و اصحاب صحاح بايد آن را در صحاح وارد مىكردند». 2