236«والكلامُ في الرجال لايجوزُ الّا لتامِّ المعرفة تامِّ الورع». 1
با دقت نظر در سير فكرى و فرهنگى جوزجانى و تعامل اين عالم جرحوتعديل با برخى راويان، مىتوان گفت كه وى، بيشتر معيارها و صفات يك جارح و معدل را نداشته و بدينسبب، خودش در معرض اتهام است. براى اثبات ادعاى خود، شرايط گفتهشده درباره عالم جرحوتعديل را بررسى مىكنيم:
1. عدالت
نخستين صفت عالمان جرحوتعديل، عدالت آنهاست. لزوم اتصاف جارح و معدل به اين صفت، بسيار روشن است؛ زيرا جرحوتعديل، درحقيقت نوعى قضاوت است و همانطور كه عدالت در قاضى و حاكم، شرط است، بايد جارح و معدل نيز اين شرط را داشته باشند؛ زيرا نمىتوان جرحوتعديل را از كسى پذيرفت كه عادل نيست و اطمينانى به صدق گفتههاى او وجود ندارد. درحقيقت، عدالت ضامن بقاى صداقت، ورع و تقواى عالمان جرحوتعديل است. ابن حجر عسقلانى، در لزوم اتصاف اين شرط، نوشته است: «و ينبغي ان لايُقْبل الجرح والتعديل الّا من عدلٍ مُتَيَقِّظٍ» 2؛ «سزاوار است جرحوتعديل، جز از انسان عادلِ هوشمند پذيرفته نشود».
مىتوان با اندكْ تأملى در سخنان جوزجانى و عملكرد او درباره برخى راويان، به اين نتيجه دست يافت كه وى جزء مبتدعه و از بدعتگذارانى بوده كه در تبليغ انديشه نصب، ذرهاى كوتاهى نكرده است؛ زيرا چنانكه گفته شد، وى راويانى را كه اندك گرايشى به علىبنابىطالب(ع) داشته يا روى خوشى به دشمنان آن امام نشان نداده و با انديشه سبگرايانه امويان و مروانيان مقابله كردهاند 3، با الفاظى همچون زائغاً عن