230بهطورىكه حتى به توثيق وى، اعتراض شده. با توجه به گفته ابن حبان كه جوزجانى را «حريزىالمذهب» دانسته بود و نمايانكردن گوشههايى از تفكرات حريزبنعثمان، تعلق خاص جوزجانى به انديشه نصب و دشمنى او با حضرت على(ع)، بيشتر نمايان مىشود.
نقد ديدگاه ابن حبّان درباره جوزجانى
چنانكه گذشت ابن حبان، جوزجانى را در سنت بسيار استوار دانسته و نوشته است: «گاهى جوزجانى، بهدليل صلابتش از حد تجاوز كرده است». 1بهراستى، ابن حبان از كدام سنت سخن مىگويد كه جوزجانى را در آن استوار مىداند؟! كدام سنت است كه در آن، جواز سب و لعن كسى صادر مىشود؟! مگر پيامبر عظيمالشأن اسلام(ص) درباره ايشان نفرمود: «لايُحبِّكَ الّا مؤمنٌ ولايُبغِضُكَ إلّا منافقٌ؟!»
اينكه چگونه منافقان، ازديدگاه ابن حبان، ابن حنبل و ذهبى توثيق مىشوند و استوار در سنت قلمداد مىگردند، مسئلهاى است كه بايد مدعيان پيروى از سلف به آن جواب دهند. اما مسئله درخور تأمل، اين است كه اگر كسى سب يكى ديگر از خلفا را مىكرد، باز استوار در سنت، ثبت، حافظ و ثقه خوانده مىشد يا اينكه آنها فتواى كفر و قتل او را صادر مىكردند؟! 2 اگر كسى كه معتقد است على(ع) در نصف روز، بيست هزار نفر را كشت و آن حضرت را برخلاف اجماع مسلمانان، در جنگهايش برحق